زرده؛ دهکده شیمیایی ها

۱۳۸۷ مرداد ۲۲, سه‌شنبه

در ماه ژوئيه سال 1988، (مرداد ماه 1367) در آخرین روزهای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، روستای زرده در استان کرمانشاه هدف بمباران شيميايی هواپيماهای عراقی قرار گرفت.

پایگاه اطلاع رسانی قربانیان سلاح های شیمیایی: آن روز صبح سحر مردم زرده در امامزاده روستا گرد آمده بودند.
ابتدا صدای هواپيماهايی که از بالای سر می گذشتند شنيده شد. البته اين صداها برای روستايی که در دامنه کوهی غبارآلود در مرز ايران و عراق واقع است پديده تازه ای نبود.
امروز همه به ياد می آورند که صدای انفجار تا چه حد خفيف بود و به هيچ وجه با مرگ و ويرانی گسترده ای که به بار آورد تناسب نداشت.

 


هر هواپيما چهار بمب، هر کدام به وزن 250 کيلوگرم، رها کرد. دود ناشی از آن زرد، سبز، قرمز و سياه بود.
یکی از اهالی می گوید،مثل رنگين کمان بود و يکی ديگر آن را به آسمانی که با پرده ای رنگين پوشانده شده باشد تشبيه کرد.
اول پرندگان از درخت ها افتادند و بعد آدم ها يکی يکی نقش بر زمين شدند.
دويست و هفتاد و پنج نفر صبح آن روز در امامزاده جان باختند - خيلی هايشان زنان و کودکان بودند- .
ساکنان زرده می گويند: بويی چون ادويه گنديده فضا را پر کرد، بوی غريبی که از مرگی ناآشنا خبر می داد.

_40909982_gulbanoo203.jpg

 

هديه دختر 28ساله شیمیایی شده می گوید: "هر روز يواش يواش حالم بدتر می شود و دکتر هم نمی تواند کاری بکند."
قوه بينايی، پوست و تنفس او خراب شده است.
هديه که نمی تواند به مدرسه برود تنها قادر است در برخی کارهای سبک به مادرش کمک می کند.
گلبانو بانوی دیگری است که آن روز صبح به امامزاده رفته بود و بعد از بمباران برای شستن مواد شيميايی به نزديک ترين چشمه دويد. آخرين چيزی که گلبانو هنگام نوشيدن آب و پاشيدن آن به صورتش به ياد دارد اين است که آب داغ بود.
او متوجه نشده بود که يکی از بمب های شيميايی در سرچشمه سقوط کرده و منبع اصلی آب روستا را آلوده کرده است.15.jpg
با دست زدن به آب او تنها بر جراحات خود افزود. گلبانو وقتی در بيمارستان چشم گشود با خبر شد که پنج برادر و پدرش کشته شده اند. ستشوی سر و صورت با آب آلوده زخم های گلبانو را بدتر کرده بود.
آنها می گویند: داستان حلبچه را همه می دانند اما روستای ما چه؟ به خاطر خدا ما را فراموش نکنيد."
نه سال طول کشيد تا پزشکان محلی تشخيص دادند که تقريبا کل جمعيت روستا از آثار ماندگار گاز خردل و گاز عصبی رنج می برند.
هيچ کس نمی داند که آسيب های زيست محيطی آن بمباران چقدر است يا عواقب آن برای آيندگان چيست. هرچه باشد اين نخستين جنگی بود که در آن از گازهای عصبی استفاده شد.
"چشم پوشی"
پس چرا صدام حسين و دیگر فرماندهان ارتش بعث عراق به خاطر جنایتی که در روستاهايی مانند زرده مرتکب شده محاکمه نشدند و نمی شوند.
ايران از 30 مورد از چنين حملاتی به خاک خود که در برخی از آنها تا 300 بمب افکنده شد، سند تهيه کرده است.11.jpg
مسلماً يکی از موارد آشکار تبعيض در محاکمه سران رژیم بعثی عراق این بود که هرگز به خاطر آنچه در سوی ديگر مرز در ايران انجام دادند هرگز مورد بازخواست قرار نگرفتند.
یقیناً دولت های غربی از اقدامات شرکت هايی که سلاح های شيميايی در اختيار صدام حسين می گذاشتند برای همیشه چشم پوشی کردند.
هرچه باشد صدام در آن روزها نقش متحد غرب عليه ايران را بازی می کرد.
سالها بعد از حادثه مردم زرده هنوز منتظر ثبت دادخواهی خويش در محاکم بین المللی هستند.

0 نظرات: